این رشتهها هم فضیلت کتاب مقدس احتیاط را میطلبند و هم به آن احترام میگذارند. اینها مکمل کاملی برای زندگی هستند که در آن ما با رذیلت ها مشکل داریم، اما واقعاً هیچ مشکلی برای جمع آوری انگیزه برای سرمایه گذاری مثبت در زندگی معنوی “درگیر” نداریم. این برای “کودک کلان” در ما است. تشریح در مورد رشته های پرهیز، موارد زیر کمک خواهد کرد:
تنهایی
تنهایی ما را از دنیای دیوانهای که در آن زندگی میکنیم فاصله میدهد. به ما چشماندازی نسبت به چیزهایی میدهد که معمولاً ما را به دام میاندازند، نگران میکنند و به ما سرکوب میکنند. هر چه به دنیا نزدیکتر باشیم از خدا دورتر هستیم. با این حال، وقتی این کار را انجام میدهیم، از دیگران انتظار مقاومت داشته باشید، زیرا توانایی ذاتی برای تقویت نیاز به یکدیگر داریم.
سکوت
رسیدن به سکوت سخت است و به نظر می رسد که پشتوانه تنهایی خوب است. وقتی به اندازه کافی سکوت می کنیم، به گوش قلب و روح خود این فرصت را می دهیم که پژواک ابدیت را دریافت کند: پیام بسیار شخصی زندگی برای ما. خاموش کردن سر و صدای بیرون در صورت امکان، نظم خوبی برای ورود به آن است. استفاده از گوش گیر نیز همینطور است، به خصوص هنگامی که در یک صبح آفتابی بهاری در یک پارک چمن تنها نشسته اید. چشماتو ببند هر چند وقت یکبار محرک حواس را ببندید.
روزه داری
همانطور که ما از خوردن دست می کشیم، خدا را مهمان می کنیم. توماس کمپیس گفت که اگر کنترل گناه کشنده شکم خوری را به دست آوریم، می توانیم تمام وسوسه های بدن را کنترل کنیم. روزه همه انگیزه های اساسی ما، خواسته های گاها سیری ناپذیر ما را به چالش می کشد و به آنها احترام می گذارد.
صرفه جویی
فرد عاقل معنوی می داند که مصرف بیهوده و استفاده بی رویه از منابع، وابستگی ما را به خدا از بین می برد و به ناچار به روابط ما با دیگران آسیب می رساند. صرفه جویی از طرف خودمان است، از دیدگاه خودمان، نه در پرتو دیگران، یعنی یک رشته شخصی است (همانطور که همه اینها بحث شده است).
عفت
دیتریش بونهوفر گفت: “جوهر عفت سرکوب شهوت نیست، بلکه جهت گیری کامل زندگی فرد به سمت یک هدف است.” [1] به این ترتیب زمانی که به دنبال پاکدستی هستیم، به طور فعال هدفی مثبت را دنبال می کنیم و با آن درگیر می شویم. خوب است که گاهی از رابطه جنسی خودداری کنیم تا صمیمیت در روابط همسرمان شکوفا شود (بدون وابستگی به رابطه جنسی برای ایجاد آن).
رازداری
بالتاسار گراسیان گفت: سینه بدون راز، نامه ای سرگشاده است، و آنچه باید انجام شود، نیازی به گفتن ندارد، و آنچه باید گفته شود، نباید انجام شود. رازداری احتمالاً سختترین رشته در بین رشتهها است، زیرا هم به نفس ما ضربه میزند و هم امنیت ما باید شناسایی شود. رازداری که به درستی انجام میشود، مجموعه امور عمومی ما (مثلاً نیاز ما به شناسایی عمومی) را در دستان خدا قرار میدهد. عشق و فروتنی را به ما می آموزد.
قربانی
فداکاری اساسی تر از صرفه جویی ساده است، که صرفه جویی در دنیای مازاد است. فداکاری در مورد است جمع واگذاری به خدا و کنار گذاشتن نیازهای امنیتی ما. این است که آخرین چیزی را که در انتظار داریم یا نیاز داریم که خدا به ناچار فراهم خواهد کرد، از دست می دهیم. هیچ سفارش کوتاهی وجود ندارد!
این رشته ها را امتحان کنید، به خصوص اگر مانند من «کودک کلان» هستید. بیشتر در دالاس ویلارد، روح رشته ها: درک اینکه چگونه خدا زندگی ها را تغییر می دهد (نیویورک، نیویورک: انتشارات هارپر کالینز، 1988).
[1] دیتریش بونهفر، نامه ها و اوراق از زندان (لندن، انگلستان: فونتانا، 1953)، ص. 163. به نقل از ویلارد، همان، ص. 172